وقتى که میگى : “دیگه برای همیشه فراموشش کردى” و هیچ احتیاجى بهش ندارى و تمام بد و بیراه های دنیا رو نصیبش میکنى … دقیقا همون زمانیه که : بیشتر از همیشه دلت براش تنگ شده …
به نام خدا هستم، از بچگی بزرگ شدم، تو بیمارستان به دنیا اومدم، صادره از شهرمون، همونجا بزرگ شدم، چند سال سن دارم، بابام مرد بود، تو دوران کودکیم بچه بودم، با رفیقام دوست شده بودم،یه تابرادر دارم که باهام برادره، به دوست داشتن علاقه دارم، قصد ازدواج نه دارم، بعضی شبها که می خوابم خواب می بینم، تو خونمون زندگی می کنیم، تا حالا نمردم و ...»